A last grad of high school ep 13


ss501_story

 

جونگ مین میاد خم میشه و در گوشه کیانا میگه :

اومیدوارم که رقیبم تو باشی چون من خیلی دوست دارم تو یکی رو ضایع کنم ...

کیانا:منم همین طور چون اون کسی که ضایع میشه تویی نه من و بعد از اونجا بلند میشه و میره دابل اس هم همینطور

فردا صبح توی مدرسه :

اسم اسامی دانش اموز های ویژه در مسابقه:

کیم

هیون

جونگ

(سر گروه)

پارک

جونگ

مین

کیم

جنسو

کیم

هیونگ

جون

هئو یونگ

سنگ

کیم

کیو

جونگ

کیم

هئو

یئون

لی سون

کیو

سئو

جو

هیون

چوی سو یونگ

کیم

تائه

یانگ

ویکتوریا و

نیکان

گو اوا

کیم

جائه جونگ

نیکان

(سر گروه)

ویکتوریا

سولی

ارغوان

امبر

گو

مونا

یون

کیانا

کیم الن

کیانا:اوا اوا اوا؟

اوا:چیه بابا بقلتم...

کیانا:این چه جور چیدنیه؟

ارغوان:راست میگه ویکتوریا و نیکان 2 بار شرکت میکنن؟

اوا:عجیب تر از اونو نگاه کن من با کی افتادم پارک جونگ مین...خدایا توروخدا اخر عاقبت مارو بخیر کن...

جونگ مین:خیلی هم دلت بخواد...اوا سرشو بر میگردونه و می بینه که دابل اس بالای سرشونن و یه جیغ از سر ترس سر داد و بعد با عصبانیت به فارسی به جونگ مین گفت:میمیری این جوری مثل عزرائیل جلوی ادم ظاهر نشی؟یکم سعی کن ادم معاشرتت رو بهتر کنی ادب که خدا رو شکر یخت ، ترز صحبت کردنت هم که دیگه نگو ، واینم از طرز رفتارت....دابل اس جونگ مین که قیافشون این علامت سوال شده بود و از اون طرف کیانا و بقیه هی داشتن بهش می خندیدن...

کیانا:اخه دختر این فارسی میفهمه که باهاش فارسی حرف میزنی؟

ارغوان:بابا کیانا اون لحظه که ادم عصبانیه دیگه کسی به این که به چه زبانی حرف بزنی دقت نمیکنه که...

اوا:راست میگه مگه برای خودت اتفاق نیفتاده تازه  من از عمد فارسی حرف زدم که این نفهمه...

جونگ مین:از عمد؟هه .... بهتر مواظب خودت باشی سعی کنی روز مسابقه گریه نکنی چون اون کسی که میبره منم...اوا هم که دیده از این که به فارسی حرف زده جونگ مین عصبانی شده دوباره شروع میکنه به فارسی حرف زدن:شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه .... جوجه رو اخر پاییز میشمورن و بعد دوباره به کره ای حرف زد:کسی که میگه من برندم همیشه بازندست این گفتم که به مغزت فرو برهاگه هم من ببازم یه تجربه میشه که دفعه دیگه ازت ببرم ولی می دونی من رقیب سر سختی هستم پس بهترهتوهم مواظب  خودت باشی که یه وقت اونجا از کوره در نری چون نمی تونی اخلاق و رفتارت رو کنترل کنی...

جونگ مین:چی گفتی؟

اوا:عادت ندارم حرفم رو دوبار تکرار کنم...موفق باشی... و بعد رفت بقیه دخترا هم به دنبال اوا رفتن...

کیانا:اوا قربون دستت خیلی خوب حالش رو گرفتی ...ازت خواهش میکنم تو مسابقه ازش ببر...

اوا :یکم سخته ...چون اونخوب می تونهه برقصه...

کیانا:حالا هر چی اگه ازش ببازی با من طرفی...وبعد کیفش برداشت رفت....

اوا:اینو تو رو خدا چه رویی داره ....

جونگ مین داشت تو راهروراه می رفت و به طرف اتاق معلمابا عصبانیت حرکت میکرد جونگ مین وارد اتاق میشه و به سمت معلم شی میره

جونگ مین:معلم شی لطفا کمکم کنید که این مسابقه رو ببرم...

شی:مصمم بودن تو من یاد یکی می ندازه ولی برای چی انقدر دوست داری این مسابقه رو ببری ؟

جونگ مین:برای این که باید چند نفر سر جاشون بشونم چون خیلی زیاد از حد پاشونو از گیریمشون دراز تر کردن و فکر میکنن از همه برترن...

شی:خیله خوب کمکت میکنم ...من از این همه روحیه تو خوشم میاد ...از همین الا ن برای برنده شدن تلاش   کن منم همه ی تلاشم رو میکنم تا تو رو برنده کنم و بعد کت جونگ مین رو درست میکنه و میره...(کیانا شوهرت دزدین)

کلاس اقای کانگ:

کانگ وارد کلاس میشه و بعد از این که میاد حظور غیاب میکنه اوا  دستش رو میبره بالا...

کانگ:بگو اوا...

اوا:اقای کانگ لطفا کمکم کنید...

کانگ:کمکت کنم؟ برای چی؟

اوا:من باید تو این مسابقه از پارک جونگ مین ببرم هر طور که شده باید ببرم... من باید به اون نشون بم که از اونم ادم برتری هست  ... لطفا کمکم کنید من باید این مسابقه رو ببرم...

کانگ:من به تو کمک می کنم  ... چون وظیفمه ولی می دونی برای این که پیروز بشی به 3 چیز نیاز داری...

کیانا:اونا چین؟

کانگ:اول می خوام بدونم این مبارزه کیه؟

ارغوان :اوا و جونگمین ولی در اصل مییشه گفت کیانا و جونگ مین ...

کانگ:کیانا تو میدونی که کار پارک جونگ مین خیلی عالیه نه؟

کیانا:خوب بله ... اون از هر نظر خوبه ولی اوا هم میشه گفت در همون سطحه...

کانگ:اون یه چیزی داره که شما ندارید....

الن:اون چیه؟

کانگ:هنجره...و برای همین که شما به این 3 چیز نیاز دارید :اعتماد به نفس، تلاش زیاد، وانمود یه مغرور بودن...

مونا:وانمود به مغرور بودن؟

کانگ:بله...شما نباید هیچ وقت مغرور بشین چون غرور همیش باعث شکست میشه ولی وقتی تو وانمود میکنی مغروری باعث میشه طرف مقابلت فکر کنه که تو بازنده ای چون اونم میدونه این غرور باعث میشه که ببازی به خاطر همین دست از تلاش میکشه به همین راحتی خودت برنده میکنی...

نیکان:ولی همچین راحتم نیست... میشه بهمون کمک کنید که چطوری این کارو بکنیم...

کانگ:معلومه... پس از همین الان شروع میکنیم...

سولی:راستی ببخشید چرا نیکان و ویکتوریا 2 بار مسابقه میدن؟

کانگ:چون ما 10 نفریم و به خاطر همین گفتم که اونا راند 11 رو باشن چون من برای اون راند برنامه دارم ...

حالا بیاین در مورد رقص و اهنگش صحبت کنیم ...ما تا ساعت 8 اینجاییم و بعد انجلز میره که به فیلم برداریش برسه و بعد می خوابید ساعت 7 مدرسه اید تا 2 باره تمرین کنیم...

جائه:چرا ساعت 7 ؟

کانگ:فردا می فهمید...

کلاس شی:

شی:می دونم هم دوست دارید که برنده شید به خاطر همین من به شما 3 نکته رو میگم که باید خوب گوش کنید اگه این 3 نکته رو عمل کنید شما برنده اید...

کیو جونگ :اونا چین؟

شی:به اعتماد به نفس رقیبت اعتماد نکن،به تمرینش دقت نکن و به غرورش اهمیت نده...

جونگ مین:چی؟

شی:فقط همینایی که گفتم گوش کنید...می دونی کسی که دانش اموز اقایه کانگ رو نباید دسته کم بگیری چون اون یک فرد سخت کوش و با پشت کاره زیاده و حتی اگه دانش اموزش ببازه بازم بهش امید میده  شما باید قبل از این که معلم کانگ بتونه  به اون امید بده اونو خورد کنید ای جوریه که شما برنده بازیید...

سو یونگ:ولی این خیلی سخته چون رقیب من یه بدن سکسی داره و همین باعث میشه که اون از من ببره...

جونگ مین:اون بدن سکسی داره؟ لی من اینطور فکر نمیکنم تو از اون بهتری...

سو یونگ:ممنون...

شی:من با حرف سو یونگ موافقم کیانا یه بدن سکسی اره و میتونه هر کاری بکنه...نه تنها اون بلکه اون 2 تا خواهرا و بقیه اعضا...ولی شما باید با حرکاتتون بدن اونا رو خنسا کنید ... خوب دیگه برنامه ی ما اینه تا ساعت 8 در مورد اهنگ ها و رقصتون صحبت خواهیم کرد و بعد دابل اس برایه فیلم برداری اهنگشون میرن ... و ساعت  7 صبح اینجایید ...

هئو یئون:چرا ساعت 7؟

شی:فردا بهتون میگم... حالا بیاین شروع کنیم...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:51 توسط kiana| |


Power By: LoxBlog.Com